loading...
هر رمانی بخوای تو وبلاگمون هست
REYHANEH بازدید : 11023 جمعه 28 آبان 1395 نظرات (2)

دانلود رمان برزخ اما... - www.negahdl.com

این رمان ادامه ی ادم و حواست . درست از لحظه ای که امیرمهدی تصادف می کنه .

خلاصه : تویی که از شگرف ترین آسمانها عروج کردی تا بودنت رو، ارزونی تنهاییم کنی…
تویی که من رو از تاریک ترین ژرفای این دریای همیشه طوفانی، تا حقیقت شیرین نور و گرما بالا آوردی…
و زورق سرگردانی م رو، از اسارت جوش و خروش های سر به هوا نجات دادی…
این روزها اگر بغضی ترک می خوره….اگر غمی جدید زائیده می شه… همه برای توئه…
برای تویی که نمی دونم روزی می رسه که چشمام رو با ردّ نگاهت، متبرک کنی ؟…
و من چشم انتظار اون لحظه، هر وفت که بارون بباره، صدات می زنم…
نه با نوای زبانم …که با نوای دل…چرا که تو درون منی…و دیگه نیازی به آوا و کلام نیست….

انگار دستام سرد سردن
انگار چشمام شب تارن
آسمون سیاه، ابر پاره پاره
شرشر بارون، داره میباره
حالا رفتی و من، تنها ترین عاشقم رو زمین
تنها خاطراتم، تو بودی فقط همین

گفتی برو، تنها بمون
با غصه ها، همراه بمون
دیگه نمی تونم، خسته ی خسته ام
طلسم غم رو، زدم شکستم
داره چشمام، ابر بارون
رو گونه هام، شده روون
رفتی و رفتی، تنها میمونم
تا آخر عمر، واسه ات میخونم
حالا رفتی و من، تنها ترین عاشقم رو زمین
تنها خاطراتم، تو بودی فقط همین

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 68
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 32
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 16
  • بازدید هفته : 426
  • بازدید ماه : 426
  • بازدید سال : 19,213
  • بازدید کلی : 308,122